آرمینآرمین، تا این لحظه: 15 سال و 6 ماه و 8 روز سن داره

آرمین عشق مامان و بابا

بدون عنوان

عزیزم مامان فدات بشه که اینقدر بد خوابی. امروز صبح حسابی من و بابایی رو ترسوندی. دیشب اومدی روی تخت پیش من خوابیدی. بابایی گفت بذار همین جا بخوابه . روی تخت ما راحت تر می خوابه بابایی هم توی اتاق تو روی زمین خوابید. صبح از صدای برخوردت به پاتختی از خواب پریدیم دیدیم از روی تخت پرت شدی پایین و سرت رو گرفتی توی دستت و شروع کردی به گریه کردن . حسابی ما رو ترسوندی من و بابایی هم از وقتی بیدار شدیم سر درد گرفتیم. شیطون  هر چی جات باز تر باشه بیشتر تاب می خوری ؟ ...
2 مرداد 1391